خوش طعمی


معنی انگلیسی:
savoriness, tastiness

مترادف ها

relish (اسم)
میل، اشتها، خوش مزگی، چاشنی، طعم، مزه، خوش طعمی، ذوق، رغبت، مقدار کم، ذائقه

flavor (اسم)
خوشبویی، خوش مزگی، چاشنی، طعم، مزه، مزه وبو، خوش طعمی

gust (اسم)
تمایل، خوشی، انفجار، خوش مزگی، خوش طعمی، باد ناگهانی

sapidity (اسم)
خوش مزگی، خوش طعمی

haut-gout (اسم)
خوش طعمی

پیشنهاد کاربران

بپرس