خوش صحبت
مترادف خوش صحبت: خوش زبان، خوش سخن، خوش کلام، خوش گفتار، خوش محضر، شیرین زبان، شیرین گفتار، شیرین کلام، نیک محضر، نیکوبیان
متضاد خوش صحبت: بدصحبت
برابر پارسی: خوش سخن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
خوش زبانی خوش تقریری یا خوش معاشرتی
فرهنگ عمید
مترادف ها
شیرین، ملیح، خوش زبان، عسلی، عسل دار، خوش صحبت، خوش هوا
شیرین، خوش زبان، عسلی، عسل دار، خوش صحبت، سرشار از عسل، خوش هوا
خوش صحبت، خوش سخن، خوش کلام
خوش صحبت، خوش سخن، خوش کلام، دارای تلفظ خوب