خوش خیال. [ خوَش ْ / خُش ْ خ َ / خیا ] ( ص مرکب ) آنکه پندار نیکو دارد. خوش فکر. آنکه دل بد نمی آورد. || که دلواپس چیزی نیست. که اندیشه و پروای چیزی ندارد. که باکی از بروز ناملایمی ندارد.
dewy - eyed, childlike, round - eyed, simple, wide - eyed, naif, naive, simple - minded, simpletonدر پندار خوش بودن بدون اعتنا با واقعیت زندگیدل مَشَنگلهجه و گویش تهرانیخوش خیال، سرخوش و کم عقلالکی خوشdelusional+ عکس و لینک