خوش ترش

لغت نامه دهخدا

خوش ترش. [ خوَش ْ / خُش ْ ت ُ رُ ] ( ص مرکب ) مَلَس. طعم ترشی آمیخته باشد با شیرینی ، چون طعم آلو و مانند آن. ( یادداشت مؤلف ) :
برگ می صبوح کن سرکه فروختن که چه
گرچه ز خواب جسته ای خوش ترش گرانسری.
خاقانی.
خوش ترش زردچهره آبی را
طبع مرطوب و لون محرور است
شاخ امرود گوئی و امرود
دسته و گرد نای طنبور است.
( از تاج المآثر ).

فرهنگ فارسی

طعم ترشی آمیخته باشد با شیرینی چون طعم آلو مانند آن .

پیشنهاد کاربران

بپرس