دیکشنری
مترجم
بپرس
خوش باوری
/xoSbAvari/
مترادف خوش باوری
: خوش پنداری، خوش خیالی، خوش گمانی، دهن بینی، زودباوری
متضاد خوش باوری
: دیرباوری
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خوش باوری. [ خوَش ْ / خُش ْ وَ ] ( حامص مرکب ) زودباوری. سهل القبولی. || کنایه از سادگی است.
فرهنگ فارسی
زود باروی : (( بعضی اوقات خوشباوریش او را باشتباه می اندازد ) )
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها