خوش اقبالی

/xoSeqbAli/

معنی انگلیسی:
serendipity

لغت نامه دهخدا

خوش اقبالی. [ خوَش ْ / خُش ْ اِ ] ( حامص مرکب ) خوش طالعی. خوش اختری. سعادت.

فرهنگ فارسی

نیکبختی خوشبختی مقابل بد اقبالی بدبختی .
خوش طالعی خوش اختری

پیشنهاد کاربران

معنی اصطلاح - > طاس کسی خوب نشستن
شانس آوردن؛ خوش اقبال بودن
مثال:
این بار طاسش خوب نشست و شوهر خوبی گیرش آمد.

بپرس