خوش ادا


مترادف خوش ادا: شیرین رفتار، شیرین حرکات، خوش خرام، نازرفتار، ملوس

متضاد خوش ادا: بدادا

معنی انگلیسی:
of graceful or pleasing manners

لغت نامه دهخدا

خوش ادا. [ خوَش ْ / خُش ْ اَ ] ( ص مرکب ) خوش اطوار. نیکواطوار. خوش احوال. ( یادداشت مؤلف ). شیرین حرکات :
غمزه اش از من بفرض گر طلبد جان بقرض
نیست نگویم که هست وام ستان خوش ادا.
آقا شاپوری ( از آنندراج ).
|| خوش گوشت. مقابل بدادا. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که حرکات و ادا و اطوارش مطبوع باشد مقابل بد ادا . ۲ - کسی که طرز بیانش مطبوع باشد مقابل بد ادا .

پیشنهاد کاربران

خوش چم و خم . [ خوَش ْ / خُش ْ چ َ م ُ خ َ] ( ص مرکب ) خوش رفتار. خوش ادا. خوش اطوار. خوش حرکت .
ملوس

بپرس