خورشیدفر
فرهنگ اسم ها
معنی: آن که شکوه و جلالی چون خورشید دارد
برچسب ها: اسم، اسم با خ، اسم دختر، اسم فارسی، اسم طبیعت
لغت نامه دهخدا
یکی گفت کای شاه خورشیدفر
که چون تو زمانه نیارد دگر.
فردوسی.
چنین گفت کهرم به پیش پدرکه ای نامور شاه خورشیدفر.
فردوسی.
چنین گفت فرزند را زال زرکه ای نامور پور خورشیدفر.
فردوسی.
چتر تو خورشیدفر تیغ تو مریخ فعل علم تو برجیس حکم حلم تو کیوان شیم.
خاقانی.
راویانند گهرپاش مگر با لب خویش کف شاهنشه خورشیدفر آمیخته اند.
خاقانی.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
خورشیدفر ؛ با فر و شکوه. آنکه فر خورشید دارد :
چنین گفت فرزند را زال زر
که ای نامور پور خورشیدفر.
فردوسی.
چنین گفت فرزند را زال زر
که ای نامور پور خورشیدفر.
فردوسی.