خورشید چهره

لغت نامه دهخدا

خورشیدچهره. [ خوَرْ / خُرْ چ ِ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) خورشیدچهر. خوبروی و جمیل :
ایا فرنگی خورشیدچهره چالاک
خلیفه لفظ شما را نمیکند ادراک.
؟ ( خطاب یزید به فرستاده فرنگ در تعزیه ورود اهل بیت به شام.

فرهنگ فارسی

خورشید چهره خوبروی و جمیل

پیشنهاد کاربران

بپرس