خورشید جاه

لغت نامه دهخدا

خورشیدجاه. [ خوَرْ / خُرْ ] ( ص مرکب ) بلندرتبه. آنکه جاه و مقام خورشید دارد :
گردون غلامست از خطر خورشیدجاهست از گهر
کیوان حسام است از ظفر بهرام پیکان باد هم.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

بلند رتبه آنکه جاه و مقام خورشید دارد .

پیشنهاد کاربران

بپرس