خوردنین پز

لغت نامه دهخدا

خوردنین پز. [ خوَرْ / خُرْ دَ پ َ ] ( نف مرکب ) طباخ. غذاپز. خوراک پز : جمله خلایق را همیشه برد از اسفاهی و حواشی و هر حلواگر و چرب کار و نانوا و قصاب و خوردنین پز که در شهرها بود آنجا فرمود آورد. ( تاریخ طبرستان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس