خورخه ایساکس فِرِر ( به اسپانیایی: Jorge Isaacs Ferrer ) ( زادهٔ ۱ آوریل ۱۸۳۷ میلادی – درگذشتهٔ ۱۷ آوریل ۱۸۹۵ میلادی ) نویسنده، سیاستمدار و سرباز اهل کلمبیا بود. تنها رمان او به نام ماریا تبدیل به یکی از قابل توجه ترین آثار سبک رمانتیسم، در ادبیات زبان اسپانیایی شد.
خورخه در شهر کیبدو در کلمبیا متولد شد و در کالی رشد یافت. وی در جنگ های داخلی کلمبیا جنگیده بود و به عنوان سیاستمدار نیز ابتدا به حزب محافظه کار پیوست، اما بعدها به حزب رادیکال متمایل شد و در سال ۱۸۷۰ میلادی به عنوان کنسول به شیلی اعزام شد و پس از آن به عنوان نمایندهٔ بخش بایه دل کائوکا در کنگرهٔ کلمبیا فعالیت داشت و در سال های پایانی فعالیت های سیاسی اش، رئیس دولت خودمختار انتیوکیا بود.
پدرش گئورگ هِنری ایساکس، یک یهودی اهل انگلستان بود که اصالتاً در جامائیکا متولد شده بود. او در ابتدا در بخش چوکو در کلمبیا اقامت گزید تا بختش را با یافتن طلا و تجارت با جامائیکا بیازماید. وی سپس به شهر کالی رفت و در آن جا به مسیحیت گروید و شهروندی کلمبیا را از سیمون بولیوار با پرداخت تعدادی گاو دریافت کرد ( یک پلاک بر روی پُلی در شمال بوگوتا وجود دارد که این امر را تأیید می کند ) . او با مانوئلا فِرِر اسکارپِتا، دختر یک افسر نیروی دریایی اسپانیا ازدواج کرد. وی همچنین دو مزرعه در نزدیکی کالی داشت که آن ها را به نامگانهٔ همسرش، مانوئلیتا و اِل پارایسو نام نهاده بود. اِل پارایسو امروزه به عنوان موزه نگهداری می شود.
خورخه ایساکس در سال ۱۸۳۷ میلای در کیبدو متولد شد. او ابتدا در شهر کالی و سپس در پوپایان به تحصیل پرداخت و در نهایت در سال های ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۲ در بوگوتا تحصیلاتش را به پایان رسانید.
ایساکس در سال ۱۸۵۲ میلادی بدون دریافت مدرک کارشناسی از دانشگاه، به کالی بازگشت. در ۱۸۵۴ میلادی به مدت ۷ ماه علیه دیکتاتوری خوزه ماریا ملو جنگید. خورخه در ۱۸۵۶ میلادی با فِلیسا گونزالز اومانیا ازدواج کرد، که او در آن زمان ۱۴ ساله بود.
در خلال جنگ های داخلی، خانواده اش دچار مشکلات اقتصادی شدند. خورخه کوشید تا در شغل بازرگانی که پدرش نیز در آن کار بود، کسب سود نماید ولی ناموفق بود. او سپس به ادبیات روی آورد و نخستین اشعارش را در فاصلهٔ سال های ۱۸۵۹ تا ۱۸۶۰ میلادی سرود. در آن زمان وی چند نمایشنامه با پس زمینهٔ تاریخی نیز نوشت. وی مجدداً در سال ۱۸۶۰ میلادی سلاح به دست گرفت و این بار علیه ژنرال توماس سیپریانو دی موسکورا جنگید و در خلال جنگ های داخلی کلمبیا، شاهد وقایع نبرد مانیزالس بود. در سال ۱۸۶۱ میلادی پدرِ خورخه درگذشت؛ هنگامی که جنگ پایان یافت، خورخه به کالی بازگشت تا مدیریت کسب وکار پدرش را در دست بگیرد، اما متوجه شد که کسب وکار پدرش عمیقاً در قرض و بدهی فرورفته است. این امر باعث شد که وی به اجبار، دو مزرعهٔ پدرش یعنی لا ریتا و لا مانوئلیتا را به مزایده بگذارد که هردوی آن ها توسط سانتیاگو اِدِر خریداری شدند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفخورخه در شهر کیبدو در کلمبیا متولد شد و در کالی رشد یافت. وی در جنگ های داخلی کلمبیا جنگیده بود و به عنوان سیاستمدار نیز ابتدا به حزب محافظه کار پیوست، اما بعدها به حزب رادیکال متمایل شد و در سال ۱۸۷۰ میلادی به عنوان کنسول به شیلی اعزام شد و پس از آن به عنوان نمایندهٔ بخش بایه دل کائوکا در کنگرهٔ کلمبیا فعالیت داشت و در سال های پایانی فعالیت های سیاسی اش، رئیس دولت خودمختار انتیوکیا بود.
پدرش گئورگ هِنری ایساکس، یک یهودی اهل انگلستان بود که اصالتاً در جامائیکا متولد شده بود. او در ابتدا در بخش چوکو در کلمبیا اقامت گزید تا بختش را با یافتن طلا و تجارت با جامائیکا بیازماید. وی سپس به شهر کالی رفت و در آن جا به مسیحیت گروید و شهروندی کلمبیا را از سیمون بولیوار با پرداخت تعدادی گاو دریافت کرد ( یک پلاک بر روی پُلی در شمال بوگوتا وجود دارد که این امر را تأیید می کند ) . او با مانوئلا فِرِر اسکارپِتا، دختر یک افسر نیروی دریایی اسپانیا ازدواج کرد. وی همچنین دو مزرعه در نزدیکی کالی داشت که آن ها را به نامگانهٔ همسرش، مانوئلیتا و اِل پارایسو نام نهاده بود. اِل پارایسو امروزه به عنوان موزه نگهداری می شود.
خورخه ایساکس در سال ۱۸۳۷ میلای در کیبدو متولد شد. او ابتدا در شهر کالی و سپس در پوپایان به تحصیل پرداخت و در نهایت در سال های ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۲ در بوگوتا تحصیلاتش را به پایان رسانید.
ایساکس در سال ۱۸۵۲ میلادی بدون دریافت مدرک کارشناسی از دانشگاه، به کالی بازگشت. در ۱۸۵۴ میلادی به مدت ۷ ماه علیه دیکتاتوری خوزه ماریا ملو جنگید. خورخه در ۱۸۵۶ میلادی با فِلیسا گونزالز اومانیا ازدواج کرد، که او در آن زمان ۱۴ ساله بود.
در خلال جنگ های داخلی، خانواده اش دچار مشکلات اقتصادی شدند. خورخه کوشید تا در شغل بازرگانی که پدرش نیز در آن کار بود، کسب سود نماید ولی ناموفق بود. او سپس به ادبیات روی آورد و نخستین اشعارش را در فاصلهٔ سال های ۱۸۵۹ تا ۱۸۶۰ میلادی سرود. در آن زمان وی چند نمایشنامه با پس زمینهٔ تاریخی نیز نوشت. وی مجدداً در سال ۱۸۶۰ میلادی سلاح به دست گرفت و این بار علیه ژنرال توماس سیپریانو دی موسکورا جنگید و در خلال جنگ های داخلی کلمبیا، شاهد وقایع نبرد مانیزالس بود. در سال ۱۸۶۱ میلادی پدرِ خورخه درگذشت؛ هنگامی که جنگ پایان یافت، خورخه به کالی بازگشت تا مدیریت کسب وکار پدرش را در دست بگیرد، اما متوجه شد که کسب وکار پدرش عمیقاً در قرض و بدهی فرورفته است. این امر باعث شد که وی به اجبار، دو مزرعهٔ پدرش یعنی لا ریتا و لا مانوئلیتا را به مزایده بگذارد که هردوی آن ها توسط سانتیاگو اِدِر خریداری شدند.

wiki: خورخه ایساکس