خور بران

لغت نامه دهخدا

خوربران. [ خوَرْ / خُرْ ب َ ] ( اِ مرکب ) مغرب. خاور. خاوران. باختر. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

مغرب خاور

پیشنهاد کاربران

ایرانشهر بر چهار بخت بود
۱. شمالش اپاختر ( ستاره بالایی/ستاره قطبی )
۲. شرقش خراسان ( جایی که خورشید بلند میشود )
۳. جنوبش نیمروز
۴. غربش خوربران ( جایی که خورشید میرود )
معنی کلمه ی خوربران : غرب یا باختر

بپرس