خودی سوز

لغت نامه دهخدا

خودی سوز.[ خوَ / خ ُ ] ( اِخ ) نام آتشکده ای بوده به آذربایجان. خودیسوز. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) :
در آن خطه بود آتش سنگ بست
که خواندی خودی سوزش آتش پرست.
نظامی.

فرهنگ فارسی

نام آتشکده ای بوده به آذربایجان

پیشنهاد کاربران

خود سوز
شعله ور بدون نیاز به افزودن سوخت
آتشکده ای به نام خودی سوز در آذر آبادگان
در آن خطه بود آتشی سنگ بست
که خواندی خودی سوزش آتش پرست
✏ �نظامی�