[ویکی فقه] یکی از گام های نخستین در راه اصلاح نفس و تهذیب اخلاق و پرورش ملکات والای انسانی، خودشناسی است که در روایات اسلامی آن را وسیله و راه خداشناسی معرفی نموده اند.
چگونه ممکن است انسان به کمال نفسانی برسد و عیوب خود را اصلاح کند و رذایل اخلاقی را از خود دور سازد درحالی که خویشتن را آن گونه که هست نشناخته باشد!آیا بیمار تا از بیماری خود آگاه نگردد به سراغ طبیب می رود؟آیا کسی که راه خود را در سفر گم کرده تا از گمراهی خویش باخبر نشود به جستجوی دلیل راه برمی خیزد؟آیا انسان تا از وجود دشمن در اطراف خانه اش باخبر نشود، اسباب دفاع را آماده می سازد؟به یقین پاسخ تمام این سؤال ها منفی است، همی ن گونه آن کس که خود را نشناسد و از کاستی ها و عیوب خویش باخبر نشود، به دنبال اصلاح خویش و بهره گیری از طبیبان مسیحا نفس روحانی، نخواهد رفت.
رابطه خودشناسی و تهذیب نفس
با این اشاره به اصل مطلب بازمی گردیم و رابطه خودشناسی و تهذیب نفس و همچنین رابطه خداشناسی و تهذیب نفس را مورد بررسی قرار می دهیم.رابطه خودشناسی و تهذیب نفس چگونه خودشناسی سبب تهذیب نفوس می شود؟ دلیل آن روشن است زیرا:
← رابطه سبب و مسبب و دلایل
خودشناسی در روایات اسلامی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) و امامان معصوم: نقل شده اثرات بسیار پرارزشی برای خودشناسی آمده است، که ما را از هرگونه توضیح بی نیاز می سازد ازجمله:۱- در حدیثی از امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) می خوانیم: «نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفة النفس؛ کسی که خود را بشناسد، به سعادت و رستگاری بزرگ نائل شده است!» ۲- و در نقطه مقابل آن چنین می فرماید: «من لم یعرف نفسه بعد عن سبیل النجاة و خبط فی الضلال و الجهالات؛ کسی که خود را نشناسد، از طریق نجات دور می شود و در گمراهی و جهل گرفتار می آید!» ۳- در تعبیر دیگری از همان امام همام آمده است: «العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزهها عن کل ما یبعدها؛ عارف حقیقی کسی است که خود را بشناسد، و (از قیدوبند اسارت) آزاد سازد، و آن را از هر چیز که او را از سعادت دور می سازد پاک و پاکیزه کند!» از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که معرفت نفس (خودشناسی) سبب آزادی از قیدوبند اسارت ها و پاک سازی از رذایل اخلاقی است.۴- باز حدیث دیگری از همان پیشوای بزرگ (علیه السّلام) می خوانیم: «اکثر الناس معرفة لنفسه اخوفهم لربه؛ کسی که بیش از همه خود را بشناسد، بیش از همه، خوف پروردگار خواهد داشت!» از این حدیث نیز رابطه نزدیکی میان احساس مسؤولیت و خوف پروردگار که سرچشمه تهذیب نفس است با خودشناسی استفاده می شود.۵- در حدیث دیگری از همان حضرت آمده است: «من عرف نفسه جاهدها؛ و من جهل نفسه اهملها؛ کسی که خود را بشناسد، به جهاد با نفس برمی خیزد و کسی که خود را نشناسد آن را رها می سازد!» مطابق این حدیث پایه اصلی جهاد با نفس که طبق صریح روایات جهاد اکبر نامیده شده، خودشناسی است.۶- در نهج البلاغه در کلمات قصار، از همان بزرگوار آمده است: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته؛ کسی که (در سایه خودشناسی) برای خود، کرامت و شخصیت قائل است، شهواتش در نظرش خوار و بی مقدار خواهد بود (و به آسانی تسلیم هوی و هوس نمی شود)! » ۷- همان گونه که خودشناسی پایه مهم تهذیب نفس و تکامل در جنبه های اخلاقی و مسائل دیگر است، جاهل بودن به قدر خویش، سبب بیگانگی از همه چیز و دوری از خدا می گردد؛ لذا در حدیث دیگری از امام دهم، امام هادی (علیه السّلام) می خوانیم: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره؛ کسی که نزد خود قدر و قیمتی ندارد، از شر او ایمن نباش!» از مضمون آنچه در این بحث آمد، به روشنی می توان استفاده کرد، که یکی از پایه های اصلی پرورش فضائل اخلاقی و تکامل معنوی، خودشناسی و معرفةالنفس است، و تا انسان این مرحله دشوار و این گردنه صعب العبور را پشت سر نگذارد، به هیچ یک از مقامات معنوی نائل نخواهد شد؛ به همین دلیل، علمای بزرگ اخلاق تأکید و اصرار زیادی بر این دارند که رهروان این راه باید به خودشناسی پردازند، و از این امر حیاتی غافل نشوند.
خودشناسی وسیله خداشناسی
...
چگونه ممکن است انسان به کمال نفسانی برسد و عیوب خود را اصلاح کند و رذایل اخلاقی را از خود دور سازد درحالی که خویشتن را آن گونه که هست نشناخته باشد!آیا بیمار تا از بیماری خود آگاه نگردد به سراغ طبیب می رود؟آیا کسی که راه خود را در سفر گم کرده تا از گمراهی خویش باخبر نشود به جستجوی دلیل راه برمی خیزد؟آیا انسان تا از وجود دشمن در اطراف خانه اش باخبر نشود، اسباب دفاع را آماده می سازد؟به یقین پاسخ تمام این سؤال ها منفی است، همی ن گونه آن کس که خود را نشناسد و از کاستی ها و عیوب خویش باخبر نشود، به دنبال اصلاح خویش و بهره گیری از طبیبان مسیحا نفس روحانی، نخواهد رفت.
رابطه خودشناسی و تهذیب نفس
با این اشاره به اصل مطلب بازمی گردیم و رابطه خودشناسی و تهذیب نفس و همچنین رابطه خداشناسی و تهذیب نفس را مورد بررسی قرار می دهیم.رابطه خودشناسی و تهذیب نفس چگونه خودشناسی سبب تهذیب نفوس می شود؟ دلیل آن روشن است زیرا:
← رابطه سبب و مسبب و دلایل
خودشناسی در روایات اسلامی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) و امامان معصوم: نقل شده اثرات بسیار پرارزشی برای خودشناسی آمده است، که ما را از هرگونه توضیح بی نیاز می سازد ازجمله:۱- در حدیثی از امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) می خوانیم: «نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفة النفس؛ کسی که خود را بشناسد، به سعادت و رستگاری بزرگ نائل شده است!» ۲- و در نقطه مقابل آن چنین می فرماید: «من لم یعرف نفسه بعد عن سبیل النجاة و خبط فی الضلال و الجهالات؛ کسی که خود را نشناسد، از طریق نجات دور می شود و در گمراهی و جهل گرفتار می آید!» ۳- در تعبیر دیگری از همان امام همام آمده است: «العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزهها عن کل ما یبعدها؛ عارف حقیقی کسی است که خود را بشناسد، و (از قیدوبند اسارت) آزاد سازد، و آن را از هر چیز که او را از سعادت دور می سازد پاک و پاکیزه کند!» از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که معرفت نفس (خودشناسی) سبب آزادی از قیدوبند اسارت ها و پاک سازی از رذایل اخلاقی است.۴- باز حدیث دیگری از همان پیشوای بزرگ (علیه السّلام) می خوانیم: «اکثر الناس معرفة لنفسه اخوفهم لربه؛ کسی که بیش از همه خود را بشناسد، بیش از همه، خوف پروردگار خواهد داشت!» از این حدیث نیز رابطه نزدیکی میان احساس مسؤولیت و خوف پروردگار که سرچشمه تهذیب نفس است با خودشناسی استفاده می شود.۵- در حدیث دیگری از همان حضرت آمده است: «من عرف نفسه جاهدها؛ و من جهل نفسه اهملها؛ کسی که خود را بشناسد، به جهاد با نفس برمی خیزد و کسی که خود را نشناسد آن را رها می سازد!» مطابق این حدیث پایه اصلی جهاد با نفس که طبق صریح روایات جهاد اکبر نامیده شده، خودشناسی است.۶- در نهج البلاغه در کلمات قصار، از همان بزرگوار آمده است: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته؛ کسی که (در سایه خودشناسی) برای خود، کرامت و شخصیت قائل است، شهواتش در نظرش خوار و بی مقدار خواهد بود (و به آسانی تسلیم هوی و هوس نمی شود)! » ۷- همان گونه که خودشناسی پایه مهم تهذیب نفس و تکامل در جنبه های اخلاقی و مسائل دیگر است، جاهل بودن به قدر خویش، سبب بیگانگی از همه چیز و دوری از خدا می گردد؛ لذا در حدیث دیگری از امام دهم، امام هادی (علیه السّلام) می خوانیم: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره؛ کسی که نزد خود قدر و قیمتی ندارد، از شر او ایمن نباش!» از مضمون آنچه در این بحث آمد، به روشنی می توان استفاده کرد، که یکی از پایه های اصلی پرورش فضائل اخلاقی و تکامل معنوی، خودشناسی و معرفةالنفس است، و تا انسان این مرحله دشوار و این گردنه صعب العبور را پشت سر نگذارد، به هیچ یک از مقامات معنوی نائل نخواهد شد؛ به همین دلیل، علمای بزرگ اخلاق تأکید و اصرار زیادی بر این دارند که رهروان این راه باید به خودشناسی پردازند، و از این امر حیاتی غافل نشوند.
خودشناسی وسیله خداشناسی
...
wikifeqh: خودشناسی_و_خداشناسی