خودسری کردن
مترادف خودسری کردن: خیره سری کردن، خودرایی کردن، تمرد کردن، نافرمانی کردن، گستاخی کردن، عصیان ورزیدن، سرکشی کردن، طغیان کردن، خودکامگی کردن، لجاجت به خرج دادن، کله شقی کردن، یک دندگی کردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
خودسری کردن
خودسری کردن
خودسری کردن
خودسری کردن
خودسری کردن
خودسری کردن، شکستن، سرپیچی کردن، نافرمانی کردن، اطاعت نکردن، نقص کردن، سرکشی کردن
خودسری کردن
خودسری کردن
خودسری کردن
خودسری کردن
پیشنهاد کاربران
خیرگی