خودروی محور عقب یا دیفرانسیل عقب ( RWD ) شکلی از طرح موتور و گیربکس مورد استفاده در وسایل نقلیه موتوری است که در آن، موتور فقط چرخ های عقب را به حرکت درمی آورد. تا اواخر قرن بیستم، دیفرانسیل عقب متداول ترین پیکربندی برای خودروها بود. بیشتر خودروهای دیفرانسیل عقب دارای موتوری هستند که به صورت طولی در جلوی خودرو نصب شده است.
متداول ترین طرح برای خودروهای دیفرانسیل عقب این است که موتور و گیربکس در جلوی خودرو به صورت طولی نصب شده اند.
طرح بندی دیگر خودروهای دیفرانسیل عقب شامل موتور جلو وسط، موتور عقب وسط و موتور عقب است.
برخی از سازندگان مانند آلفا رومئو، لانچیا، پورشه ( ۹۴۴، ۹۲۴، ۹۲۸ ) و شورولت ( C5، C6، و C7 کوروت ) ، به منظور ارائهٔ توزیع وزن متعادل تر، موتور را در جلوی خودرو و گیربکس را در عقب خودرو قرار می دهند.
بسیاری از خودروهای ساخته شده در قرن نوزدهم دیفرانسیل عقب بودند و اغلب موتور در عقب خودرو نصب می شد. نخستین خودروی دیفرانسیل عقب که موتور آن در جلو نصب شده بود، مدل پانهارد سال ۱۸۹۵ بود، بنابراین این طرح در سال های اولیه با نام «سیستم پانهارد» شناخته می شد. این طرح دارای مزیت به حداقل رساندن پیچیدگی مکانیکی است، زیرا به گیربکس اجازه می دهد تا در راستای محور خروجی موتور قرار گیرد و وزن را در زیر خودرو پخش کند.
در دورانی که بنزین ارزان و خودروها سنگین بودند، مزایای مکانیکی طرح پیشرانهٔ موتور جلو و دیفرانسیل عقب ( FR ) هر گونه ضرر از نظر وزن را جبران می کرد و تا دههٔ ۱۹۷۰ تقریباً در بین طراحی های جهانی خودرو باقی ماند.
پس از تحریم نفتی اعراب در سال ۱۹۷۳ و بحران سوخت در سال ۱۹۷۹، بیشتر طرح های آمریکایی FR ( استیشن واگن ها و سدان های لوکس ) به منظور جایگزینی با طرح موتور جلو - محور جلو ( FF ) کنار گذاشته شدند و در طول دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، بیشتر شرکت های آمریکایی حذف نهایی دیفرانسیل عقب از خط تولید اصلی و لوکس خود را به عنوان اولویت خود تعیین کردند. [ ۱]
در استرالیا، خودروهای FR در طول این دوره محبوبیت خود را حفظ کردند، به طوری که هولدن کومودور و فورد فالکون تا پایان دههٔ ۲۰۱۰ فروش بالایی داشتند. در اروپا، دیفرانسیل جلو توسط خودروهای کوچکی مانند مینی، رنو ۵ و فولکس واگن گلف رایج شد و برای همهٔ خودروهای رایج مورد استفاده قرار گرفت. برندهای لوکس مانند مرسدس - بنز، ب ام و و جگوار عمدتاً مستقل از این روند باقی ماندند و خط تولیدی را که عمدتاً یا کاملاً از خودروهای FR تشکیل شده بود، حفظ کردند. [ ۲] خودروهای برندهای اصلی ژاپنی مانند تویوتا تا اواخر دههٔ ۱۹۷۰ و اوایل دههٔ ۱۹۸۰ تقریباً به طور انحصاری FR بودند. نخستین خودروی FF تویوتا ترسل بود و کورولا و سلیکا بعداً به FF تبدیل شدند در حالی که کمری از ابتدا به صورت FF طراحی شد. سوپرا، کریسیدا، کراون و سنچوری به صورت FR باقی ماندند. بخش لوکس لکسوس دارای یک خط تولید عمدتاً FR است. بی آرزد سوبارو یک خودروی FR است. این واقعیت که برای انتقال نیرو به چرخ های عقب به یک میل محرکه نیاز است به معنای وجود یک تونل مرکزی بزرگ بین صندلی های عقب است؛ بنابراین، خودروهایی مانند مزدا آرایکس - ۸ و پورشه پانامرا از صندلی عقب وسط صرف نظر می کنند و صندلی عقب را توسط یک تونل مرکزی تقسیم می کنند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمتداول ترین طرح برای خودروهای دیفرانسیل عقب این است که موتور و گیربکس در جلوی خودرو به صورت طولی نصب شده اند.
طرح بندی دیگر خودروهای دیفرانسیل عقب شامل موتور جلو وسط، موتور عقب وسط و موتور عقب است.
برخی از سازندگان مانند آلفا رومئو، لانچیا، پورشه ( ۹۴۴، ۹۲۴، ۹۲۸ ) و شورولت ( C5، C6، و C7 کوروت ) ، به منظور ارائهٔ توزیع وزن متعادل تر، موتور را در جلوی خودرو و گیربکس را در عقب خودرو قرار می دهند.
بسیاری از خودروهای ساخته شده در قرن نوزدهم دیفرانسیل عقب بودند و اغلب موتور در عقب خودرو نصب می شد. نخستین خودروی دیفرانسیل عقب که موتور آن در جلو نصب شده بود، مدل پانهارد سال ۱۸۹۵ بود، بنابراین این طرح در سال های اولیه با نام «سیستم پانهارد» شناخته می شد. این طرح دارای مزیت به حداقل رساندن پیچیدگی مکانیکی است، زیرا به گیربکس اجازه می دهد تا در راستای محور خروجی موتور قرار گیرد و وزن را در زیر خودرو پخش کند.
در دورانی که بنزین ارزان و خودروها سنگین بودند، مزایای مکانیکی طرح پیشرانهٔ موتور جلو و دیفرانسیل عقب ( FR ) هر گونه ضرر از نظر وزن را جبران می کرد و تا دههٔ ۱۹۷۰ تقریباً در بین طراحی های جهانی خودرو باقی ماند.
پس از تحریم نفتی اعراب در سال ۱۹۷۳ و بحران سوخت در سال ۱۹۷۹، بیشتر طرح های آمریکایی FR ( استیشن واگن ها و سدان های لوکس ) به منظور جایگزینی با طرح موتور جلو - محور جلو ( FF ) کنار گذاشته شدند و در طول دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، بیشتر شرکت های آمریکایی حذف نهایی دیفرانسیل عقب از خط تولید اصلی و لوکس خود را به عنوان اولویت خود تعیین کردند. [ ۱]
در استرالیا، خودروهای FR در طول این دوره محبوبیت خود را حفظ کردند، به طوری که هولدن کومودور و فورد فالکون تا پایان دههٔ ۲۰۱۰ فروش بالایی داشتند. در اروپا، دیفرانسیل جلو توسط خودروهای کوچکی مانند مینی، رنو ۵ و فولکس واگن گلف رایج شد و برای همهٔ خودروهای رایج مورد استفاده قرار گرفت. برندهای لوکس مانند مرسدس - بنز، ب ام و و جگوار عمدتاً مستقل از این روند باقی ماندند و خط تولیدی را که عمدتاً یا کاملاً از خودروهای FR تشکیل شده بود، حفظ کردند. [ ۲] خودروهای برندهای اصلی ژاپنی مانند تویوتا تا اواخر دههٔ ۱۹۷۰ و اوایل دههٔ ۱۹۸۰ تقریباً به طور انحصاری FR بودند. نخستین خودروی FF تویوتا ترسل بود و کورولا و سلیکا بعداً به FF تبدیل شدند در حالی که کمری از ابتدا به صورت FF طراحی شد. سوپرا، کریسیدا، کراون و سنچوری به صورت FR باقی ماندند. بخش لوکس لکسوس دارای یک خط تولید عمدتاً FR است. بی آرزد سوبارو یک خودروی FR است. این واقعیت که برای انتقال نیرو به چرخ های عقب به یک میل محرکه نیاز است به معنای وجود یک تونل مرکزی بزرگ بین صندلی های عقب است؛ بنابراین، خودروهایی مانند مزدا آرایکس - ۸ و پورشه پانامرا از صندلی عقب وسط صرف نظر می کنند و صندلی عقب را توسط یک تونل مرکزی تقسیم می کنند.
wiki: خودروی محور عقب