خوددار بودن

لغت نامه دهخدا

خوددار بودن. [ خوَدْ / خُدْ دا دَ ] ( مص مرکب ) تمالک نفس کردن. مالک نفس خود بودن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

تمالک نفس کردن مالک نفس خود بودن

پیشنهاد کاربران

بپرس