در جانورشناسی، خودتقلیدی ( به انگلیسی: Automimicry ) ، تقلید بروئری، یا تقلید درون گونه ای، نوعی تقلید که در آن از همان گونه جانوری تقلید می شود. دو شکل مختلف وجود دارد.
در یک شکل، که نخستین بار توسط لینکلن بروئر در سال ۱۹۶۷ توصیف شد، اعضای ضعیف یک گونه با رنگ هشدار، انگلی بر روی اعضای دارای دفاع قوی تر گونه خود هستند، و از آنها تقلید می کنند تا یادگیری تقویتی منفی مورد نیاز برای عملکرد سیگنال های هشداردهنده را ارائه دهند. این سازوکار، مشابه تقلید بیتسی، در حشراتی مانند پروانه شهریار یافت می شود.
در شکل دیگری که نخستین بار توسط ادوارد بی پولتون در سال ۱۸۹۰ اشاره شد، بخشی از بدن جانور که کمتر آسیب پذیر است، شبیه به بخش آسیب پذیرتر است، به عنوان نمونه با خال چشمی فریبنده یا سر دروغین که حمله را از سر واقعی منحرف می کند و مزیت انتخابی فوری را فراهم می کند. این سازوکار هم در مهره داران مانند ماهی ها و مارها و هم در حشراتی مانند پروانه های رگه مو یافت می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر یک شکل، که نخستین بار توسط لینکلن بروئر در سال ۱۹۶۷ توصیف شد، اعضای ضعیف یک گونه با رنگ هشدار، انگلی بر روی اعضای دارای دفاع قوی تر گونه خود هستند، و از آنها تقلید می کنند تا یادگیری تقویتی منفی مورد نیاز برای عملکرد سیگنال های هشداردهنده را ارائه دهند. این سازوکار، مشابه تقلید بیتسی، در حشراتی مانند پروانه شهریار یافت می شود.
در شکل دیگری که نخستین بار توسط ادوارد بی پولتون در سال ۱۸۹۰ اشاره شد، بخشی از بدن جانور که کمتر آسیب پذیر است، شبیه به بخش آسیب پذیرتر است، به عنوان نمونه با خال چشمی فریبنده یا سر دروغین که حمله را از سر واقعی منحرف می کند و مزیت انتخابی فوری را فراهم می کند. این سازوکار هم در مهره داران مانند ماهی ها و مارها و هم در حشراتی مانند پروانه های رگه مو یافت می شود.
wiki: خودتقلیدی