خود اگاه

/xodAgAh/

معنی انگلیسی:
self-conscious

لغت نامه دهخدا

( خودآگاه ) خودآگاه. [ خوَدْ / خُدْ ] ( ص مرکب ) بی واسطه آگاه بچیزی. بدون تعلیم آگاه به امری. شناسنده چیزی بخودی خود.

فرهنگ فارسی

( خود آگاه ) بی واسطه آگاه بچیزی بدون تعلیم آگاه بامری .

مترادف ها

self-conscious (صفت)
خجول، خجالتی، خوداگاه

پیشنهاد کاربران

خودآگاه مختص خالق است خودآگاه هست برهمه چیزوهمه کس وهیچ وجودی غیر اونیست
خود دانسته
خوددار
خودآگاه:حضور عمیق در این لحظه منهای دانش تقلیدی ذهنی
بدون آموزش از چیزی آگاه بودن
خوددان. غریزی

بپرس