خوبکاری. ( حامص مرکب ) نکورفتاری. نیکوکاری. نیک کرداری : همه جامه رزم بیرون کنیدهمه خوبکاری بافزون کنید.فردوسی.همه خوبکاری ز یزدان شناس وز او دار تا زنده باشی سپاس.فردوسی.به از خوبکاری بگیتی چه چیزکه اندررسم هم بدان چیز نیز.اسدی ( گرشاسبنامه ).