خوبش
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
خوبش:خوشش.
همچنان گِبتی[کَبتی] که دارد انگبین
چون بماند داستان من بر این:
گبت[کبت] ناگه[نادان] بوی نیلوفر بیافت
خوبش[ خوشش] آمد سوی نیلوفر شتافت
وز بر خوشبوی نیلوفر نشست
چون گهِ رفتن فراز آمد، نَجَست
... [مشاهده متن کامل]
تا چو شد در آب نیلوفر نهان
او به زیر آب ماند از ناگهان ( رودکی )
کَبت:گِبت، زنبور عسل.
کَِبت خانه: لانه زنبور.
کبوتر خانه:لانه کبوتر.
همچنان گِبتی[کَبتی] که دارد انگبین
چون بماند داستان من بر این:
گبت[کبت] ناگه[نادان] بوی نیلوفر بیافت
خوبش[ خوشش] آمد سوی نیلوفر شتافت
وز بر خوشبوی نیلوفر نشست
چون گهِ رفتن فراز آمد، نَجَست
... [مشاهده متن کامل]
تا چو شد در آب نیلوفر نهان
او به زیر آب ماند از ناگهان ( رودکی )
کَبت:گِبت، زنبور عسل.
کَِبت خانه: لانه زنبور.
کبوتر خانه:لانه کبوتر.
خوبش