خوب و زشت. [ ب ُ زِ ] ( ترکیب عطفی ، اِمرکب ) خوب و بد. نیک و بد. زشت و زیبا : پس آن نامه را زود پاسخ نوشت پدیدار کرد اندر او خوب و زشت.فردوسی.بهر سان که ما را رسد خوب و زشت سر خود نتابیم از آن سرنوشت.نظامی.