خوب سخن. [ س ُ خ َ ] ( ص مرکب ) خوش سخن. خوب گفتار. شیرین زبان : بزبان خاموش و کم سخن و خوب سخن. ( ترجمه طبری بلعمی ).وآن خوب سخن بخوش جوابی میکرد عمارت خرابی.نظامی.