- || پسند آمدن : آوای وی بشنید خوش داشت. ( گلستان ) .
خوب داشتن ؛ معاشرت حسن کردن. نیکو رفتار کردن :
خوب دارید و فراوان بستاییدش
هر زمان خدمتی لختی بفزاییدش.
منوچهری.
خوب داریدش کز راه دراز آمد
با دو صد کشی و با خوشی و نازآمد.
منوچهری.
خوب دارید و فراوان بستاییدش
هر زمان خدمتی لختی بفزاییدش.
منوچهری.
خوب داریدش کز راه دراز آمد
با دو صد کشی و با خوشی و نازآمد.
منوچهری.