خواندار

لغت نامه دهخدا

خواندار. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) خوان سالار. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
بخواندار گفتا که شاه جهان
ز تن بگسلاند ترا هوش و جان.
فردوسی.
سبک داد خواندار وی را جواب
که من ساخت خواهم یکی نغز خواب.
فردوسی.
دگر روز با مرد خواندار گفت
که ای با خرد یار و با رای جفت.
فردوسی.

پیشنهاد کاربران

بپرس