خوان سالار
مترادف خوان سالار: خوالیگر، سفره چی، طباخ
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. آشپز سفره خانه.
دانشنامه آزاد فارسی
واژه ای مرکّب از«خوان» به معنی سفره و سالار به معنی رئیس ، مسئول و در مجموع به معنی رئیس سفره خانۀ پادشاهی ، ناظر و مسئول آشپزخانۀ سلطنتی. به سبب وجود حرم خانه و تعدد و کثرت کسانی که در دربار سلطان غذا می خورده اند، شغل خوانسالار مهم و دستگاه او مفصل بوده است . دستگاه خوانسالار، «حوائج خانه» نیز خوانده می شد و ادارۀ آن محتاج مراقبت در تهیۀ لوازم آشپزخانه و تعهد مخارج و مصارف جاری، مانند صدقات ماه رمضان، مراسم عید اضحی و پذیرایی سفرا بوده است . در عهد صفویه، حوائج خانه از اجزای کارخانه (آشپزخانه، مطبخ ) خزانه شمرده می شد و مأموری که سفرۀ شاه را می گسترد و غذاها را ترتیب می داد «سفره چی باشی» خوانده می شد و شغل او غالباً موروثی بود. در عهد قاجاریه ، دستگاه آشپزخانه شاهی و شغل خوانسالار مفصل و مهم بوده و ترتیباتی خاص داشته است .
wikijoo: خوانسالار
مترادف ها
پیشکار، ناظر، مباشر، خوانسالار، وکیل خرج
پیشکار، ناظر، خوانسالار، بزرگتر خانه، وکیل خرج، متصدی امور خانوادگی
گنداب، مجرای فاضل اب، خوانسالار، اگو، بخیه زننده، گندابراه
خوانسالار
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی خوان سالار از ریشه ی دو واژه ی خوان و سالار فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹






منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی خوان سالار از ریشه ی دو واژه ی خوان و سالار فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹






خوان سالار واژه ای تورکی است که از دو بخش خوان به چم سفره و سالار به چم پهن کننده درست شده و با هم به چم سفره انداز می باشد خود سالار از کار واژه سالماق به چم انداختن گرفته شده ریشه آن سال بوده و هنگامیکه پسوند آر بدان افزوده می شود به ریخت سالار و به چم پهن کننده در می آید
رییس آشپزخانه
صاحب سفره
دلاور ، نترس