خواف
/xAf/
لغت نامه دهخدا
خواف. [ خوا / خا ] ( اِخ ) نام یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان تربت حیدریه که در جنوب خاوری آن شهرستان واقع است بحدود زیر: شمال و خاور بخش طیبات و قسمتی از مرز ایران و افغانستان ، شمال و باختر بخش قاین. این بخش کوهستانی است و درجنوب رود شور و کنار مرز افغانستان در جلگه و زمین هموار قرار دارد و هوای آن اغلب بواسطه وزش بادهای شدید مخصوصاً بهار و پائیز غبارآلود و پر از گرد و خاک می باشد. ارتفاعات باخَرْز از جنوب خاوری آن بطرف باختری ممتد است ، بخش خواف را از بخش طیبات جدا می کند و امتداد آن تا کتل خاکی پیش می رود و بعد از آنجا به اسم کوه چل و کوه قلعه تا شمال بخش خواف امتداد دارد. خواف را رود دائمی نیست فقط دو رشته مسیل بهارآبه که هر دو از شمال باختر بخش جریان دارد و بنام رود شور داخل خاک افغانستان می شود در آنجا موجود است. این بخش از چهار دهستان بنام بالاخواف و میان خواف و پائین خواف و جلگه زوزن تشکیل شده که جمعاً دارای 98 آبادی بزرگ و کوچک است و مجموع نفوس آن 34549 نفر می باشد. محصول عمده آنجا غلات و زیره و درخت کاج و شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی زنان قالیچه و کرباس بافی است. مرکز بخش در قصبه رود است و در آنجا ادارات دولتی که بخشداری و آمار و دفتر ازدواج و طلاق و دارایی است وجود دارد. در این بخش دبستان و دبیرستان نیز موجود است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
نام یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان تربت حیدریه که در جنوب خاوری آن شهرستان واقع است . به حدود زیر : شمال و خاور بخش طیبات و قسمتی از مرز ایران و افغانستان شمال و باختر بخش قاین .
دانشنامه عمومی
خواف ( تلفظ: خاف ) شهری در شمال شرقی کشور و جنوب شرقی استان خراسان رضوی است. نام قدیمی این شهر «رود» بوده است. این شهر مرکز شهرستان خواف است و ۲۷۰ کیلومتر با مشهد[ ۱] فاصله دارد. این شهر در دامنه های جنوبی رشته کوه کوهسرخ قرار دارد. [ ۲]
نام این شهر، «خواف» نوشته می شود و «خاف» خوانده می شود. تمامی جغرافی دانان عصر اسلام همچون یاقوت در «معجم البلدان»، مقدسی در «احسن التقاسیم»، حمدالله مستوفی در «نزهةالقلوب» و حافظ ابرو در «جغرافیای تاریخی» خواف را به همین شکل ضبط کرده اند. امروزه شهرستان خواف وسعتی در حدود یک دهم منطقه خواف قدیم را دارد. در گذشته تربت حیدریه و بخشی از مناطقی که اکنون در خاک افغانستان است جزء خواف بوده اند. خواف از نظر پیشینه تاریخی، پیش از اسلام جزئی از قلمرو پارت ها بوده و سابقه تاریخی اش به چندین هزار سال می رسد. به گزارش دکتر مشکور صاحب کتاب «ایران در عهد باستان» خواف در عهد اشکانیان و ساسانیان نیز جزء شهرهای آباد ایران بوده که از توابع مهم ابرشهر ( نیشابور ) محسوب می شده است. حاکم این ولایت «کنارنگ» نامیده می شده است. حافظ ابرو دانشمند و مورخ قرن هشتم و نهم خواف را چنین توصیف کرده است: خواف ناحیه ای است مشهور که مردمان بزرگ از آنجا برخاسته اند. از علما و ملوک و وزراء، جد اعلای محمد مظفر شاه شجاع از دهستان نشتیفان خواف بوده و ملک زوزن که مدتی در اواخر دولت خوارزمشاهیان حکومت کرد از زوزن خواف بوده است. در خواف مزارع و قراء بسیار است و کانی آهن دارد. مردم در آنجا اکثرا سنی حنفی و شیعه جعفری مذهبند و آب ایشان بیشتر از کاریز است. رودهای آب اندکند و درختان بسیار و ابریشم تهیه می شود و از میوه همه نوع باشد به خصوص پنبه، و انار نیز بسیار باشد. خواف محل عبور شاخه ای از جاده ابریشم به طول ۱۰ هزار کیلومتر است که در قرن اول قبل از میلاد از شهر «سیان» پایتخت چین و از طریق هرات به ایران وارد می شده است. ولایت خواف از سال ۱۲۴۹ ه. ق که هرات از ایران جدا شد به تابعیت شهر مشهد ( استان خراسان رضوی کنونی ) درآمد.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۳۳٬۱۸۹ نفر ( در ۸٬۹۹۹ خانوار ) بوده است. [ ۳]
• مسجد ملک زوزن
مسجد ملک زوزن تنها بنای آجری به جای مانده از بقایای شهر تاریخی زوزن و یادمانی ارزشمند از شکوه و عظمت این منطقه است. نام بنا برگرفته از ملک معظم ابوبکر بن علی زوزنی بزرگ ترین حکمران این خطه و دومین مسجد تاریخ دار دوره خوارزمشاهیان است که به استناد کتیبه موجود در سال ۶۱۵ ه. ق و یک سال پس از آن در حال ساختمان بوده است. آنچه از معماری بنا باقی مانده، دو ایوان کوچک و بزرگ مقابل هم در اضلاع شرقی و غربی است که هسته بنای عظیمی بوده که به عنوان مسجد - مدرسه بنیان گردیده و به دلیل حملات سپاهیان مغول در ۶۱۷ ه. ق کار بنای آن نیمه تمام رها شده است. نمای ایوان شرقی دارای کتیبه خط کوفی و تزئینات آجر کاری با تلفیقی از کاشی فیروزه ای رنگ مزین به نقوش هندسی و دو ستون نمای تزئینی است. نمای ایوان غربی نیز آراسته به محرابی ساده و عناصر تزئینی ارزشمند نظیر آجرکاری و تلفیق آن با کاشی هندسی و گیاهی است. این بنا در ۶۶ کیلومتری جنوب غربی خواف در زوزن واقع است.
نام این شهر، «خواف» نوشته می شود و «خاف» خوانده می شود. تمامی جغرافی دانان عصر اسلام همچون یاقوت در «معجم البلدان»، مقدسی در «احسن التقاسیم»، حمدالله مستوفی در «نزهةالقلوب» و حافظ ابرو در «جغرافیای تاریخی» خواف را به همین شکل ضبط کرده اند. امروزه شهرستان خواف وسعتی در حدود یک دهم منطقه خواف قدیم را دارد. در گذشته تربت حیدریه و بخشی از مناطقی که اکنون در خاک افغانستان است جزء خواف بوده اند. خواف از نظر پیشینه تاریخی، پیش از اسلام جزئی از قلمرو پارت ها بوده و سابقه تاریخی اش به چندین هزار سال می رسد. به گزارش دکتر مشکور صاحب کتاب «ایران در عهد باستان» خواف در عهد اشکانیان و ساسانیان نیز جزء شهرهای آباد ایران بوده که از توابع مهم ابرشهر ( نیشابور ) محسوب می شده است. حاکم این ولایت «کنارنگ» نامیده می شده است. حافظ ابرو دانشمند و مورخ قرن هشتم و نهم خواف را چنین توصیف کرده است: خواف ناحیه ای است مشهور که مردمان بزرگ از آنجا برخاسته اند. از علما و ملوک و وزراء، جد اعلای محمد مظفر شاه شجاع از دهستان نشتیفان خواف بوده و ملک زوزن که مدتی در اواخر دولت خوارزمشاهیان حکومت کرد از زوزن خواف بوده است. در خواف مزارع و قراء بسیار است و کانی آهن دارد. مردم در آنجا اکثرا سنی حنفی و شیعه جعفری مذهبند و آب ایشان بیشتر از کاریز است. رودهای آب اندکند و درختان بسیار و ابریشم تهیه می شود و از میوه همه نوع باشد به خصوص پنبه، و انار نیز بسیار باشد. خواف محل عبور شاخه ای از جاده ابریشم به طول ۱۰ هزار کیلومتر است که در قرن اول قبل از میلاد از شهر «سیان» پایتخت چین و از طریق هرات به ایران وارد می شده است. ولایت خواف از سال ۱۲۴۹ ه. ق که هرات از ایران جدا شد به تابعیت شهر مشهد ( استان خراسان رضوی کنونی ) درآمد.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۳۳٬۱۸۹ نفر ( در ۸٬۹۹۹ خانوار ) بوده است. [ ۳]
• مسجد ملک زوزن
مسجد ملک زوزن تنها بنای آجری به جای مانده از بقایای شهر تاریخی زوزن و یادمانی ارزشمند از شکوه و عظمت این منطقه است. نام بنا برگرفته از ملک معظم ابوبکر بن علی زوزنی بزرگ ترین حکمران این خطه و دومین مسجد تاریخ دار دوره خوارزمشاهیان است که به استناد کتیبه موجود در سال ۶۱۵ ه. ق و یک سال پس از آن در حال ساختمان بوده است. آنچه از معماری بنا باقی مانده، دو ایوان کوچک و بزرگ مقابل هم در اضلاع شرقی و غربی است که هسته بنای عظیمی بوده که به عنوان مسجد - مدرسه بنیان گردیده و به دلیل حملات سپاهیان مغول در ۶۱۷ ه. ق کار بنای آن نیمه تمام رها شده است. نمای ایوان شرقی دارای کتیبه خط کوفی و تزئینات آجر کاری با تلفیقی از کاشی فیروزه ای رنگ مزین به نقوش هندسی و دو ستون نمای تزئینی است. نمای ایوان غربی نیز آراسته به محرابی ساده و عناصر تزئینی ارزشمند نظیر آجرکاری و تلفیق آن با کاشی هندسی و گیاهی است. این بنا در ۶۶ کیلومتری جنوب غربی خواف در زوزن واقع است.
wiki: خواف
خواف (ولایت). خواف؛ یکی از ولایت های دوازده گانه ربع نیشابور در خراسان بزرگ؛ چند تن از اهالی علم ادب از این ولایت برخاسته اند. سلومک، سیراوند، سنگان و خرگرد از آبادی های معروف این ولایتند که از آنها در منابع تاریخی و جغرافیایی قدیم، یاد شده است. این ولایت را در جغرافیای امروز، بر شهرستان خواف در استان خراسان رضوی ایران و حدی از مناطق پیرامونی آن، مطابقت داده اند.
خواف، در کتاب تاریخ الحاکم و احسن التقاسیم مقدسی، در شمار ولایت های دوازده گانه نیشابور آمده است[ ۱] [ ۲] همچنین ابن رسته و احمد یعقوبی، خواف را از ولایت ها یا رستاق های نیشابور ضبط کرده اند. [ ۳] ابوعبدالله الحاکم، دربارهٔ خواف نوشته است: متصل به زوزن است و سلومد یکی از روستاهای آن است و در شمار هفت روستایی است که با قهندز ( کهندژ ) بنا نهاده اند. [ ۱] یاقوت حموی؛ خواف را قصبه بزرگی از توابع نیشابور در خراسان دانسته که از یک سوی به پوشنگ هرات پیوسته و از سوی دیگر به زوزن. شامل صد قریه، و در آن سه شهر است: سنجان، سیراوند و خرجرد. [ ۴] حمدالله مستوفی؛ از محصولات خواف، علاوه بر انگور و انار، به خربزه، انجیر و معدن آهن و روناس و ابریشم اشاره کرده است. [ ۵] از نوشته های حافظ ابرو چنین مشخص است که در این زمان ( قرن نهم هجری ) ، مدت هاست که ولایت خواف، از اعمال نیشابور نبوده و در توابع دیوان هرات قرار گرفته است. [ ۶]
ابوعبدالله حاکم، سلومد را از توابع ولایت خواف ذکر کرده و نوشته است: ابوقابوس، که مدت ها مَلِکِ شام بود، از سلومد خواف است. [ ۱] دهخدا، به نقل از حدود العالم، دربارهٔ این شهر، نوشته است: شهرکی است به خراسان، در حدود نیشابور، با کشت و برز و و از وی کرباس خیزد. [ ۷] امروزه سلامه و سلامی، خوانده می شود و از روستاهای آباد ناحیه خواف است. کوشکی قدیمی، حدود نیم قرن قبل از این، در آنجا از زیر خاک بیرون آموردند که به همت مالک آن، بازسازی و تکمیل شد. [ ۸]
در کتاب معجم البلدان، از دو تن از اهالی علم و ادب ولایت خواف، یاد شده است که از این جمله اند: ابومظفر احمد بن مظفر خوافی ( فقیه شافعی؛ وفات به سال ۵۰۰ هجری در طوس ) و ابوالحسن علی بن قاسم بن علی خوافی ( ادیب و شاعر ) . [ ۴] همچنین در کتاب تاریخ الحاکم از ابوالحسن خوافی ( علی بن قاسم بن علی نیشابوری؛ ادیب و شاعر ) از بزرگان و عالمان منسوب به ولایت خواف یاد شده و محمدرضا شفیعی کدکنی در یادداشت هایش بر تاریخ نیشابور الحاکم، به نقل از تذکره دولتشاه سمرقندی؛ محمد مظفر، حاکم مقتدر فارس را، از مردم سلومد معرفی نموده است. [ ۹]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفخواف، در کتاب تاریخ الحاکم و احسن التقاسیم مقدسی، در شمار ولایت های دوازده گانه نیشابور آمده است[ ۱] [ ۲] همچنین ابن رسته و احمد یعقوبی، خواف را از ولایت ها یا رستاق های نیشابور ضبط کرده اند. [ ۳] ابوعبدالله الحاکم، دربارهٔ خواف نوشته است: متصل به زوزن است و سلومد یکی از روستاهای آن است و در شمار هفت روستایی است که با قهندز ( کهندژ ) بنا نهاده اند. [ ۱] یاقوت حموی؛ خواف را قصبه بزرگی از توابع نیشابور در خراسان دانسته که از یک سوی به پوشنگ هرات پیوسته و از سوی دیگر به زوزن. شامل صد قریه، و در آن سه شهر است: سنجان، سیراوند و خرجرد. [ ۴] حمدالله مستوفی؛ از محصولات خواف، علاوه بر انگور و انار، به خربزه، انجیر و معدن آهن و روناس و ابریشم اشاره کرده است. [ ۵] از نوشته های حافظ ابرو چنین مشخص است که در این زمان ( قرن نهم هجری ) ، مدت هاست که ولایت خواف، از اعمال نیشابور نبوده و در توابع دیوان هرات قرار گرفته است. [ ۶]
ابوعبدالله حاکم، سلومد را از توابع ولایت خواف ذکر کرده و نوشته است: ابوقابوس، که مدت ها مَلِکِ شام بود، از سلومد خواف است. [ ۱] دهخدا، به نقل از حدود العالم، دربارهٔ این شهر، نوشته است: شهرکی است به خراسان، در حدود نیشابور، با کشت و برز و و از وی کرباس خیزد. [ ۷] امروزه سلامه و سلامی، خوانده می شود و از روستاهای آباد ناحیه خواف است. کوشکی قدیمی، حدود نیم قرن قبل از این، در آنجا از زیر خاک بیرون آموردند که به همت مالک آن، بازسازی و تکمیل شد. [ ۸]
در کتاب معجم البلدان، از دو تن از اهالی علم و ادب ولایت خواف، یاد شده است که از این جمله اند: ابومظفر احمد بن مظفر خوافی ( فقیه شافعی؛ وفات به سال ۵۰۰ هجری در طوس ) و ابوالحسن علی بن قاسم بن علی خوافی ( ادیب و شاعر ) . [ ۴] همچنین در کتاب تاریخ الحاکم از ابوالحسن خوافی ( علی بن قاسم بن علی نیشابوری؛ ادیب و شاعر ) از بزرگان و عالمان منسوب به ولایت خواف یاد شده و محمدرضا شفیعی کدکنی در یادداشت هایش بر تاریخ نیشابور الحاکم، به نقل از تذکره دولتشاه سمرقندی؛ محمد مظفر، حاکم مقتدر فارس را، از مردم سلومد معرفی نموده است. [ ۹]
wiki: خواف (ولایت)
پیشنهاد کاربران
نام شهری از توابع استان خراسان رضوی که در وسط رود بسیار قدیمی قرار گرفته است و پسوند مردم آن رودی می باشد که قدیمی ها به نام های روح و وری هم می گفتند