خواری و زاری

لغت نامه دهخدا

خواری و زاری. [ خوا / خا ی ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خواری. بدبختی. پریشان حالی.
- به خواری و زاری ؛ ببدبختی و پریشانحالی :
ز کاوس شاه اندرآیم نخست
کجاراز یزدان همی خواست جست
که بر آسمان اختران بشمرد
خم چرخ گردنده را بنگرد
بخواری و زاری بساری فتاد
ز اندیشه کژ و از بد نهاد.
فردوسی.
- به صد خواری و زاری ؛ به صد بدبختی و بیچارگی.

فرهنگ فارسی

خواری بدبختی

پیشنهاد کاربران

بپرس