خوارق. [ خ َ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ خارق و خارقة. ( یادداشت بخط مؤلف ). افعال و خصائل که خلاف عادات دیگر مردان باشد. مجازاً،کرامات اولیاء. ( غیاث اللغات ). - خوارق عادت ؛ افعالی که خلاف عادات است و مجازاً کرامات اولیاء.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع خارق . ۱ - آنچه که خلاف عادات مردم باشد . ۲ - کرامات اولیا .
فرهنگ معین
(خَ رِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ خارق . ۱ - آنچه که خلاف عادات مردم باشد. ۲ - کرامات اولیا.