خوار گذاشتن. [ خوا / خا گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) مهمل گذاشتن. ( یادداشت مؤلف ) : مر آن کرم را خوار نگذاشتندبخوردنْش نیکو همی داشتند.فردوسی.نه نیکو بود بددلی شاه رانه بگذاشتن خوار بدخواه را.اسدی.