خوار ماندن. [ خوا / خا دَ ] ( مص مرکب ) بی قدر ماندن. بی ارزش ماندن. ناچیز ماندن. ( یادداشت بخط مؤلف ) : هستم من آن بلند که گشتم ز چرخ پست هستم من آن عزیز که ماندم ز دهر خوار.سنائی.