لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
خصی کردن اخته کردن
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
خصی کردن. [ خ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) برآوردن خایه های حیوانی یا انسانی و جز آن تا حالت نر بودن بشود. خواجه کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ) : بازرگانان ، فرزندان ایشان را بدزدند و بیاورند و آنجا خصی کنند و بمصر او را هزار چوب آرند و بفروشند. ( حدود العالم ) . امیر گفت : بزنند و خصی کرد اگر بمیرد و قصاص کرده باشند. ( تاریخ بیهقی ) .
... [مشاهده متن کامل]
گرنه بهرنسل بودی ای وصی
آدم از ننگش بکردی خود خصی.
مولوی.
... [مشاهده متن کامل]
گرنه بهرنسل بودی ای وصی
آدم از ننگش بکردی خود خصی.
مولوی.