خواجه جراح

لغت نامه دهخدا

خواجه جراح. [ خوا / خا ج َ / ج ِ ج َرْرا ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه شهرستان مشهد. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 235 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و نخود و چغندر است. شغل اهالی زراعت و مالداری و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان چناران بخش حومه شهرستان مشهد . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل . آب آن از قنات و محصول آن غلات و نخود و چغندر . شغل اهالی زراعت ومالداری و راه مالرو است .

پیشنهاد کاربران

بهتر است اسم روستا به اسم تنها شهید روستا یعنی شهید حسینی تغییر کند
معنی خواجه جراح
در زمان قدیم در این روستا بزرگی زندگی میکرده که به ایشان خواجه میگفتن او کار های پزشکی هم انجام می داده که زخم های بزرگ را درمان می کرده از آن موقع معروف شده به خواجه جراح که از روستا های اطراف برای درمان میگفتن بریم خواجه جراح نام این روستا از زمان معروف شده به خواجه جراح

بپرس