لغت نامه دهخدا
- امثال :
الاعمال بخواتیمها ، نظیر: جوجه را آخر پائیز می شمرند.
|| ج ِ خاتِم و آن نزد اهل جفر حروف هفتگانه می باشند که پیوسته جدا بکار برده میشوند و هیچگاه با حروف دیگر پیوستگی پیدا نکنند در نوشتن و آن حروف عبارتند از: الف ، دال ، ذال ، راء، زاء، واو، لا، چنانچه در پاره ای از رسائل جفر دیده شده است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || ج ِ خاتام. خواتم. || ج ِ ختم. خواتم. || ج ِ خاتیام. ( ناظم الاطباء ). خواتم.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع خاتام . ۱ - انگشتریها . ۲ - مهرها .
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
خَواتیم
یکی از چهار بخش غزلیات سعدی. غزلیات سعدی به چهار بخش قدیم، طیبات، بدایع و خواتیم طبقه بندی شده و خواتیم ۶۵ غزل از مجموعۀ غزل های سعدی است.
یکی از چهار بخش غزلیات سعدی. غزلیات سعدی به چهار بخش قدیم، طیبات، بدایع و خواتیم طبقه بندی شده و خواتیم ۶۵ غزل از مجموعۀ غزل های سعدی است.
wikijoo: خواتیم
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید