ادعایی که گفتید
> �کلمات فارسی مانند خو، خواب، خوسیدن از ترکی گرفته شده اند و ریشه در واژه ای مانند اویخوسیدن دارند�،
یک ادعای نادرست، بدون مبنا و فاقد اعتبار علمی است. در ادامه با بررسی دقیق واژه ها و منابع معتبر زبان شناسی، این ادعا را نقد می کنیم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✅ 1. ریشه واژه �خواب� و �خُسپیدن� در فارسی و زبان های ایرانی
🔹 واژه �خواب�
واژه �خواب� در فارسی میانه ( پهلوی ) به صورت xwāb و در فارسی باستان به شکل های ترکیبی آمده.
در زبان اوستایی معادل آن واژه ای مانند xvafna - ( خفتن ) است.
🔹 واژه �خُسپیدن� ( یا �خُسفتن� )
این واژه در فارسی میانه و اوستایی نیز وجود داشته:
اوستایی: xva - ( خود ) sap - ( خوابیدن )
فارسی میانه: xwas - یا xwasp - به معنای �خوابیدن�
🔹 بنابراین، فعل �خُسپیدن� ( و شکل امروزین �خوابیدن� ) ریشه ایرانی اصیل دارد و مشتق از ریشه های بسیار کهن در شاخه ی زبان های هندواروپایی و ایرانی است.
- - -
✅ 2. ریشه واژه �خو�
واژه ی �خو� در فارسی، به معنای �طبیعت، حالت، منش� است. این واژه نیز در فارسی میانه و اوستایی به کار می رفته:
فارسی میانه: xwēh به معنی "خوی، طبیعت"
اوستایی: xᵛāiia به معنی �طبع، سرشت�
ریشه هندواروپایی آن از sw� - می آید، که با واژه های لاتینی مانند suus ( مال خود ) و سانسکریت sva - ( خود ) هم ریشه است.
⛔ بنابراین، �خو� هیچ ارتباطی با ترکی ندارد.
- - -
✅ 3. بررسی واژه ی ترکی ادعایی: �اویخوسیندن�
هیچ واژه ای با شکل �اویخوسیندن� در ترکی استاندارد یا ترکی باستان ثبت نشده که معنای �خوابیدن� داشته باشد. در ترکی استانبولی امروزی:
خوابیدن: uyumak
خواب: uyku
بیدار شدن: uyanmak
ریشه ی این واژه ها:
از فعل ریشه ای uy - به معنی �بیدار بودن� یا �مناسب بودن� گرفته شده و فعل �uyumak� بعدها برای �خوابیدن� ساخته شده است.
بنابراین، ریشه �uy - � در ترکی به معنی خواب نیست بلکه به معنی تطابق یا بیداری است.
⛔ بنابراین، ترکی هم واژه ای به صورت �اویخوسیدن� ندارد، و این واژه ی ساختگی، ترکیبی از چند واژه است که سعی دارد به صورت جعلی با واژگان فارسی مشابه سازی شود.
- - -
📚 منابع معتبر برای بررسی ریشه شناسی واژه ها:
1. Dehkhoda Dictionary - لغت نامه دهخدا
2. An Etymological Dictionary of Persian, English and other Indo - European Languages – Ali Nourai
3. A Concise Pahlavi Dictionary – D. N. MacKenzie
4. Avestan - English Dictionary – Bartholomae
5. Franz Bopp, Comparative Grammar of the Indo - European languages
6. T�rk Dil Kurumu ( TDK ) – برای بررسی ریشه واژگان ترکی
- - -
🔚 جمع بندی:
ادعای �گرفته شدن واژه های فارسی چون خواب و خوسیدن از ترکی� کاملاً نادرست و برآمده از تحریفات غیرعلمی و پان ترکیستی سطح پایین است. واژه هایی چون خواب، خُسپیدن، خو ریشه ای عمیق در زبان های ایرانی دارند و در متون اوستایی و فارسی میانه به وضوح قابل ردیابی هستند، حال آنکه ادعای ترکی بودن این واژه ها نه تنها مبنا ندارد، بلکه واژه ی ترکی ادعایی نیز وجود خارجی ندارد.
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
گمان میکنم ریشه ی ان خفتن است که بن مضارعش میشود خواب و بعد با افزودن ایدن به ان مصدر جعلی ساخته میشودشنیدن و شنفتن هم همین قاعده را دارند
پارسی : خوابیدن _ خفتن
کردی سورانی: خه وتن
خو، خواب، خوسیدن از ترکی گرفته شده است از کلمه اویخوسیندن.
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
خوابیدن=خوابانیدن
بر ایشان یکی بانگ برزد به خشم
بتابید روی و بخوابید چشم
از این جادوئیها بخوابید چشم
بجنگ اندر آئید یکسر بخشم.
هر آن کس که او از گنه کار چشم
بخوابید و آسان فروخورد خشم.
... [مشاهده متن کامل]
دگر آن که مغزش بجوشد ز خشم
بخوابد بخشم از گنه کار چشم.
فردوسی.
گر گرامی تر کسی زآن تو اندر کار دین
چشم را لختی بخوابد برکشی او را به دار.
فرخی
باخِتِن
صرف: باخِتِمه، باختی، باخِتِه، باختمی ، باختنی، باخِتتنه
گویش طالقانی
کپیدن
در خواب شدن
خوابیدن در جدولانه ( هجوع )
در لری بختیاری
خوابیدن: خَوْسیدن، خُفْتِن
بِخَوْس: بخواب
خَوْسیده: خوابیده
خفتن . . . . رقاد. . . . . نوم . . .
یک کله افتادن
لالا کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در زبان اطفال شیرخواره و کمی بزرگتر، خفتن. خوابیدن .
دیده بر هم نهادن ؛ دیده برهم بستن ؛ چشم برهم نهادن. کنایه از خوابیدن : در خدمت پدر نشسته بودم و همه ٔ شب دیده بر هم نبسته. ( گلستان ) .
چه داند لت انبانی از خواب مست
که بیچاره ای دیده بر هم نبست.
خب کلمه ی مورد نیاز ما در اینجا : ( خوابیدن )
حالا اگر بخواهیم کلمه ی خوابیدن را به عربی تبدیل کنیم :
فارسی : خوابیدن⬅ عربی : اَلنوم
فارسی : خوابیدن ⬅ انگلیسی : sleeping
retire=
get sleep=
هجوع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)