خوابدار
مترادف خوابدار: پرزدار، خواب آلود، خواب زده، خوابناک
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- مخمل خوابدار ؛ مخملی که پود آن بلند است و بجانبی یا هر جانب میل تواند کرد.
فرهنگ فارسی
مترادف ها
تیره، کرکی، ریش ریش، خواب دار
خواب الود، خواب دار
چموش، لول، خواب دار، کلفت و پرزدار، قدری مست
مجلل، خواب دار، مخملی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید