خواب گزاردن. [ خوا / خا گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) تعبیر خواب کردن. عباره. ( تاج المصادر بیهقی ). || حکایت رؤیای خود کردن. ( یادداشت مؤلف ). || خوابیدن. خواب رفتن.