دیکشنری
مترجم
بپرس
خواب نبردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خواب نبردن. [ خوا / خا ن َ ب ُ دَ] ( مص مرکب ) خواب نرفتن. بخواب نشدن. خواب نکردن.
فرهنگ فارسی
خواب نرفتن بخواب نشدن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها