خواب مرگ

لغت نامه دهخدا

خواب مرگ. [ خوا / خا ب ِ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرگ. خواب عدم. خواب جاوید. خواب اجل. ( یادداشت مؤ لف ) :
خواب مرگ است هین هله بیدار شو.
صفی علیشاه.

فرهنگ فارسی

مرگ خواب عدم

مترادف ها

lethargy (اسم)
رخوت، بی علاقگی، سبات، خواب مرگ، بی حالی، مرگ کاذب، موت کاذب، تهاون

death (اسم)
فوت، مردگی، مرگ، درگذشت، فنا، اجل، خاموش سازی یافوت، خواب مرگ

sleep of death (اسم)
خواب مرگ

فارسی به عربی

خمود

پیشنهاد کاربران

بپرس