خواب ربودن

لغت نامه دهخدا

خواب ربودن. [خوا / خا رُ دَ ] ( مص مرکب ) خواب بردن. بخواب شدن : چون ظن افتاد که اهل خانه را خواب ربود مقدم دزدان هفت بار بگفت شولم شولم. ( کلیله و دمنه ).

پیشنهاد کاربران