خواب بند کردن

لغت نامه دهخدا

خواب بند کردن. [ خوا / خا ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بخواب مصنوعی کسی را خوابانیدن. هیپنوتیزم . این عمل قرنها پیش از مسمر در ایران نزد اهل خود معروف و معمول بوده است و افسانه های ملی پر از حکایات خواب بندیهاست و عیاران ، از جمله نسیم ، کسی را که از جایی بجائی نقل کردن میخواستند با امتناع و اباء او وی را خواب بند میکردند و اعمال شگفت اسماعیلیان در تأثیر القاآت با همین خواب مصنوعی بعمل آمده است. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

بخواب مصنوعی کسی را خوابانیدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس