خو گرفته
مترادف خو گرفته: آمخته، دمساز، متعود، مالوف، معتاد
متضاد خو گرفته: رمیده، گریزان، نامالوف
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
اهلی، خو گرفته، رام، بی روح، بی مزه، سست مهار
خو گرفته
خو گرفته، معتاد، معمولی، ساده
خو گرفته، معتاد
فارسی به عربی
متعود
پیشنهاد کاربران
الیف
مالوف
مانوس