خنی
لغت نامه دهخدا
خنی. [ خ َ نا ] ( ع مص ) فحش گفتن کسی را. یقال : خنی علیه خنی. || هلاک کردن. تلف نمودن. || بسیار شدن تخم ملخ. || بسیارگیاه شدن چراگاه. || دراز شدن زمانه بر کسی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
خنی. [ خ َ ] ( ع ص ) زشت. فحش. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
- الکلام الخنی ؛ سخن فحش. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس )( از لسان العرب ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید