خنگ زیور. [ خ ِ وَ ] ( ص مرکب ) هر اسب ابلق و دورنگ. ( ناظم الاطباء ) : اگر بر اژدها و شیر جنگی بجنباند عنان خنگ زیور.عنصری.زمین نوردی خنگ زیور اسبی که هست زیور اسبان خنگ زیور.مسعودسعد.آن لعبت کشمیر و سرو کشمرچون ماه دوهفته درآمد از دربا زیور گردان کارزاری با مرکب تازی خنگ زیور.مسعودسعد.