خنکار

لغت نامه دهخدا

خنکار. [ خ ُ ] ( اِ ) پادشاه. شاهنشاه. ( ناظم الاطباء ). خوندگار. خواندگار. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

پادشاه شاهنشاه

پیشنهاد کاربران

بپرس