خنک اب

لغت نامه دهخدا

( خنک آب ) خنک آب.[ خ ُ ن ُ ] ( اِخ ) قریتی است دوفرسنگی مشرقی شهر داراب و در سال 1300 هَ. ق. محمدرضاخان قوام الملک آن رااحداث نموده است. ( فارسنامه ناصری ). در فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 آمده : دهی است از دهستان هشیو از بخش داراب شهرستان فسا. واقع در 12هزارگزی جنوب داراب با 181 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غله و برنج است. شغل اهالی زراعت و قالی بافی و راه فرعی است.

فرهنگ فارسی

( خنک آب ) قریتی است دو فرسنگی مشرقی شهر داراب و در سال هزار و سیصد هجری قمری محمد رضاخان قوام الملک آنرا احداث نموده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس