خنعب

لغت نامه دهخدا

خنعب. [ خ َع َ ] ( ع ص ) دراز. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( ازلسان العرب ): شَعْر خنعب ؛ موی دراز. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس