خنشا

لغت نامه دهخدا

خنشا. [ خ ُ/ خ ِ ] ( ص ) مبارک. میمون. خجسته. خنستان. فرخنده. ( برهان قاطع ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به خنشان شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس