خنش
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
مترادف ها
خارش، جرب، خارشک، خراش سوزن، خنش
خارش، خارشک، خنش
خنش، خارش سخت، مرض خارش پوست
پیشنهاد کاربران
معنی دیگر خُنِش ارتعاش است. ارتعاش ، ویبریشن ، مرتعش شدن . و وقتی در یک جمله بر مبنای مقایسه باشد مفهوم آن اختلاف ارتعاش بین چیزی و چیز دیگر است .
خُنِش یک کلمه ی عامیانه است که به معنای پایین آوردن صدا یا موسیقی می باشد. این عبارت بیشتر در حوزه های موسیقی یا صوتی استفاده می شود. وقتی در موسیقی در مورد "خُنِش" صحبت می کنیم، منظورمان این است که از
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ولوم صدا یا موسیقی کم شود. این کار می تواند با استفاده از یک میکسر صدا، نرم افزارهای پردازش صوتی، یا حتی با استفاده از افکت های خاص در استودیو انجام شود.